رستم و سهراب
شنبه, ۷ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۹ ب.ظ
عاقبت با غم دلتنگی تو میمیرم
قصهای سبز کن و حرف بزن جانسیرم
سر من پر شده از بودن کوتاه و پُرت
مثل سهراب شدم با نگهت درگیرم
پر تردیدم و تنهایی و محتاج توام
خوابِ رستم شدهای میکِشیام شمشیرم
کاش در لحظهی آخر بتوان حرفی زد
مثل آن خاطرهی خوب شود تقدیرم
سر من دامن رنگین تو را دریابد
چشم من تار شود تا تو به بالین گیرم